شروع استارتاپ

۶ سوالی که باعث راه‌اندازی و شروع استارتاپ می‌شود

الگوریتم‌های ابتکاری برای استارتاپ‌ها وجود دارد. پروسه‌هایی که قدرت حل مساله، یادگیری یا اکتشاف را ممکن می‌سازند. یکی از بهترین کلکسیون‌هایی که وجود دارد سوالاتی است که باعث شروع استارتاپ می‌شوند. مجموعه‌ای از الگوهاست که برای کمک به غلبه بر کوری ملال‌آور و دیدن فرصت‌هایی که دنیا را تغییر می‌دهد، طراحی شده است که در ادامه چند مورد را می‌بینیم.

۱. چرا…؟ اگر چنان شد…؟ چگونه…؟

این سه سوال به شما در شروع استارتاپ کمک می‌کند. این سه سوال به عنوان یک الگوریتم است که سبب می‌شود تا دید متفاوتی نسبت به جهان پیرامون خود داشته باشید.

در A More Beautiful Question، وارن برگر بیان می‌کند که نوآوری با کنکاش و پژوهش شروع می‌شود. برای حل مسایل و فرمول‌بندی راه‌حل‌ها، باید مستمراً بپرسید”چرا…؟”، “اگر چنان شد…؟” و “چگونه…؟”

بیایید به مثالی از انتقال پول در P2P نگاهی بیندازیم:

۱. چرا انتقال الکترونیکی پول بین دو شخص تا این حد پر هزینه و کم سرعت است؟ مدل سامانه اتاق پایاپای الکترونیک یا ACH سیستمی آن واحدی یا real-time نیست. در عوض، فرآیندی ناپیوسته است که سه بار در روز اجرا می‌گردد و شامل ۵ نهاد است: شما، بانک شما، گیرنده، بانک آن‌ها و بانک مرکزی. تمامی تراکنش‌ها، به جای اینکه بانک‌ها در آن واحد با یکدیگر در تعامل باشند، همگی از طریق بانک مرکزی ارسال می‌گردند.

۲. چه می‌شد اگر می‌توانستیم پول را بین دو فرد مستقیماً و بطور امن و در آن واحد بفرستیم؟

۳. چگونه؟ تمامی تراکنش‌ها را بطور عمومی توزیع کنید تا حسابرسی آنها را (بدون بانک مرکزی) تسهیل نمایید. تراکنش‌ها را به صورت کریپتوگرافی شده (رمزنگاری شده) امضا نمایید، تا شناسایی امن اثبات شود. تراکنش‌ها را بصورت جمعی تایید نموده و برای توزیع‌های بعدی آنها را تغییر ناپذیر نمایید. می‌توانیم آن را بیت‌کوین بنامیم.

۲. در آینده زندگی کنید. چه چیزی جالب به نظر می‌آید؟

پاول گراهام نوشته‌های بسیار گسترده‌ای در باب یافتن یک ایده برای شروع استارتاپ بعدی‌تان دارد. در How to Get Startup Ideas، وی این نکته خردمندانه را بیان کرده است:

در آینده زندگی کنید و چیزی را بسازید که جالب به نظر می‌رسد.

به بیان دیگر، به جای تلاش فکری عمیق بر ایده‌هایی که می‌توانند یک تجارت میلیارد دلاری شوند، چندین سال به جلو بروید و مشکلاتی را بیابید که کار بر روی آنها جالب باشد. همان‌طور که گراهام اشاره می‌کند، فیسبوک، اپل و گوگل، همگی راه حل‌هایی ساده و کودکانه برای مشکلاتی جالب بودند.

۳. چگونه می‌توانم در عرض ۱۰ سال، به میلیاردها انسان کمک نمایم؟

تصور این‌ که چطور می‌توان به تعداد بی‌شماری انسان در سال‌های آتی کمک کرد، به شما کمک می‌کند تا بتوانید یک ایده مناسب برای شروع استارتاپ خودتان داشته باشید.

دانشگاه Singularity در سال ۲۰۰۸ توسط ری کورزویل و پیتر دیاماندیس پایه‌گذاری شد. هدف آن، در کنار هم جمع نمودن رهبرانی از تمامی صنایع است تا با این پرسش، آن‌ها را در تغییر دادن جهان به چالش بکشد:

چگونه می‌توانید مشکلی را برطرف کنید که تا ۱۰ سال آینده، به میلیاردها انسان کمک نماید؟

این یک پرسش با کلماتی شگفت انگیز است. شما را مجبور می‌کند که نگاه‌تان محدود به یک تصویر کوچک نباشد و مشکلاتی را ببینید که در ذات خود عظیم هستند، مانند غذا، آب، سرپناه، حمل و نقل، و درآمد کم. این مشکلات می‌توانند توسط کسانی که در حال حاضر از سمت آنها رنجشی ندارند، نادیده گرفته شوند، مانند بیشتر شرکت‌های فناوری‌ سیلیکون ولی. پرسیدن “چگونه”، بدین معنی می‌باشد که نوآوری ممکن است.

شروع استارتاپ۴. حقایق بنیادین چیستند؟

ایلان ماسک، هم‌بنیانگذار PayPal، SpaceX و Tesla Motors است. هر یک از این شرکت‌ها، سرچشمه نوآوری‌های بسیاری بوده است.

خب، چگونه در صنعتی که دیگران در طول دهه‌ها ناکام بوده‌اند، وی می‌تواند نوآوری کند؟ ماسک رویکرد خود را “علت یابی از اصول اولیه” می‌نامد. این “علت‌ یابی از اصول اولیه” یکی از دلایل موفقیت در شروع استارتاپ و ادامه استارتاپ‌ها توسط ایلان ماسک است. این رویکرد شامل دو مرحله است:

۱. در مواجهه با یک مفهوم و کانسپت، بپرسید که “از صحیح بودن چه چیزهایی مطمئن هستیم؟” همه فرضیات را به دور بریزید و فقط حقایق و فکت‌ها را حفظ کنید.

۲.از این حقایق بنیادین، علت یابی و قضاوت کنید تا به راه‌حلی برسید.

۵. چه حقیقت مهمی وجود دارد که تنها معدودی از مردم بر روی آن با شما توافق دارند؟

کلاس CS183: Startup پیتر تیل در استنفورد، گنجینه‌ای از دانسته‌ها در باب تفکر عمیق برای استارتاپ‌ها است. این کلاس‌ها مطالب بسیار مفیدی در جهت راه‌اندازی و شروع استارتاپ و ادامه مسیر استارتاپ‌ها بیان می‌کند. بلیک مسترز، کار عظیمی در رونوشت کردن سخنرانی‌های کلاسی انجام داد. حتماً و حتماً کتاب جدید او، Zero at One را که همراه با شخص پیتر تیل نوشته است، بخوانید.

یکی از محبوب‌ترین سخنرانی های کلاسی برای من، سخنرانی ۱۱: رازها است. رازها، پاسخ‌های قبول نشده یا شناخته نشده بسیطی برای سوالات سخت است. “سختی” سوال مانعی بر در ورود به پاسخ ایجاد می‌کند و پاسخ “شناخته نشده بسیط”، یک مزیت رقابتی برای کسی که جواب را می‌داند، ایجاد می‌کند.

برای پرده برداشتن از رازهایی که می‌دانید، پیتر حامی این سوال است:

چه حقیقت مهمی وجود دارد که تنها معدودی از مردم بر روی آن با شما توافق دارند؟

در محتوای تجاری، معنی آن سوال این چنین می‌شود:

چه شرکت بزرگی وجود دارد که کسی آن را پایه گذاری نکرده است؟

۶. چه مراحلی را می‌توانم حذف نمایم؟

شناسایی حذف مراحل اضافی یک راه جذاب برای شروع استارتاپ است. فرآیندهای طولانی و سخت، عالی‌ترین فرصت برای نوآوری هستند. حذف، ترکیب و یا تامین از خارج برخی مراحل می‌تواند منجر به بهبود شود.

راهی برای یافتن یک ایده کسب‌وکار و شروع استارتاپ جدیدتان توسط ناتان کونتنی توصیف شده است:

۱. شغلی را پیدا کنید که مردم مشغول به آن هستند.

۲. تمامی مراحلی را که شاغلین برای تکمیل آن کار انجام می‌دهند را لیست کنید.

۳. تا آنجایی که امکان دارد، مراحل را حذف نمایید.

بهترین مثال این روش، Shyp است. اگر محصولی را بصورت آنلاین فروخته باشید، احتمالاً مشکلات حمل آن را تجربه کرده‌اید. معمولاً باید چنین کنید:

۱. محصول‌تان را بفروشید.

۲. آن را بسته‌بندی کنید (فرض می‌کنیم جعبه ای دارید که متناسب اندازه آن است).

۳. یک لیبل حمل کالا بخرید.

۴. بسته را به دفتر پستی ببرید یا منتظر پستچی باشید تا آن را ببرد.

۵. شماره پیگیری را به مشتری ارسال کنید.

شرکت Shyp مراحل ۲ تا ۵ را حذف نموده است. از محصول‌تان یک عکس با اپلیکیشن آیفون Shyp بگیرید و یک Shyp Hero از راه می‌رسد تا محصول‌تان را برداشته، بسته بندی کرده و حمل نماید.

در طول یک مراسم شام در Y Combinator، پاول گراهام این نمودار را کشید:

شروع استارتاپیافتن یک مشکل عمده، تنها اولین قدم در سفر طولانی استارتاپ است. خودتان را برای صبر و بردباری در حل مشکل آماده و ثابت قدم کنید تا از مرحله “موج بی صبری” بگذرید.

امیدوار هستیم این سوالات بالا، شما را در یافتن ماجراجویی بعدی‌تان یاری کند.