استراتژی شبکه‌های اجتماعی

چگونه یک استراتژی شبکه‌های اجتماعی ایجاد کنیم تا کارآیی داشته باشد.

رسانه‌های اجتماعی یکی از قوی‌ترین ابزارها مورد استفاده در بازاریابی هستند. اگر بتوانیم از آن به درستی استفاده کنیم، می‌توان یک ارتباط شخصی قوی با مشتریان بالقوه ایجاد کرد. با این حال، مهم‌ترین اشتباه بازاریابان ورود و شیرجه زدن در شبکه‌های اجتماعی بدون داشتن یک برنامه واضح است. در بهترین حالت اتلاف وقت است و در بدترین وقت، می‌تواند منجر به یک فاجعه PR شود. برای بهره‌مندی بهینه از شبکه‌های اجتماعی نیاز است تا استراتژی شبکه‌های اجتماعی واضحی داشته باشید. مواردی از قبیل اینکه مشتریان شما چه کسانی هستند و چه رقابتی در حال روی دادن است؟

در این نوشته چند نکته درباره استراتژی شبکه‌های اجتماعی وجود دارد که به شما برای شروع کمک می‌کند.

اهداف خود را درک کنید

همانند هر سفری، گام اول در ایجاد استراتژی بازاریابی شبکه‌های اجتماعی، شناختن مقصدی که می‌خواهید به آن برسید خیلی مهم است. هدف از تلاش‌های بازاریابی شبکه‌های اجتماعی چیست؟ آیا می‌خواهید آگاهی از برند خود را ایجاد کنید یا افزایش دهید؟ آیا به دنبال افزایش فروش یا ترافیک وب‌سایت یا هر دو خود هستید؟ آیا هدف شما برای ایجاد وفاداری مشتری و افزایش طول عمر مشتری است؟ این اهداف متقابلاً منحصر به فرد نیست، اما شما باید فقط روی یک یا دو هدف تمرکز کنید.

اگر شما در آن واحد چند کار را انجام می‌دهید، یعنی در واقع قصد انجام کاری را ندارید.

اهداف قابل اندازه‌گیری ایجاد کنید.

الان وقت آن است که اهداف روشن براساس اهداف خود تعیین کنید. تمرکز بر روی اهداف به صورت SMART. استراتژی برای تعیین هدف برای اطمینان از اهداف خود باید شامل موارد Specific, Measurable , Acceptable , Realistic , Timely  باشد. یعنی اهداف باید مشخص، قابل اندازه‌گیری، در دسترس، واقع‌بینانه و دارای زمان باشد.

به عنوان مثال، اگر شما به عنوان یک بازاریاب B2B هستید، که هدف شما افزایش فروش است. ممکن است تصمیمی بگیرید که در آن ۱۰۰ سرنخ بازاریابی در ماه به شما اضافه شود. از سوی دیگر، اگر هدف شما آگاهی از نام تجاری باشد، ممکن است بخواهید تعداد دفعاتی که برند شما در شبکه‌های اجتماعی مطرح می‌شود ۵۰ درصد افزایش یابد. در تمامی موارد اهداف باید به صورت مستقیم با اهداف کسب‌وکار شما وابسته باشد و این اهداف باید قابل دستیابی باشد. در غیر اینصورت، این اهداف فقط یک آرزو و آمال خواهند بود. هم‌چنین اطمینان حاصل کنید که اهداف شما محدودیت زمانی دارد. به عنوان مثال، شما باید در عرض شش ماه رشد ۵۰ درصدی درباره آگاهی از برند داشته باشید.

بعد از تعیین اهداف استراتژی شبکه‌های اجتماعی خود، باید مطمئن شوید که می‌توانید آن‌ها را اندازه گیری کنید. ابزارهای مناسب برای ردیابی و تجزیه و تحلیل هر یک از اهداف وجود دارد که می‌توانید میزان پیشرفت خود را کاملن رصد کنید. این ابزارها نه تنها به شما اجازه می‌دهد میزان پیشرفت خود را بررسی کنید، بلکه به شما این امکان را نیز می‌دهد تا مشکلات را در سریع‌ترین زمان شناسایی کرده و در صورت نیاز، اهداف خود را بازنگری کنید.

مشتریان خود را توصیف کنید.

در این مرحله شما می‌دانید که هدف شما چیست، اما هنوز نمی‌دانید که چگونه به اهداف خود دست یابید. یک استراتژی شبکه‌های مناسب برنامه‌ای است با مخاطبان صحیح و ارسال پیغام صحیح به این مشتریان. برای این باید مشتریان خود را به خوبی شناسایی کرده باشید. به عنوان مثال، هیچ‌وقت نمی‌توانید افراد ۱۸ تا ۳۵ ساله را در یک گروه جوان‌های علاقه‌مند به فناوری دسته‌بندی کنید.

بهترین روش برای انجام این کار این است که یک پرسونا برای خریدار ایجاد کنید. یک تصویر دقیق و واضح از مشتری ایده‌آل خود داشته باشید. به مشتریان خود نام دهید. مشتریان شما چند ساله هستند؟ درآمد آن‌ها چیست؟ آیا آن‌ها بچه دارند؟ چه چیزهایی دوست دارند و چه چیزهایی دوست ندارند؟ و غیره. اگر بیش از یک نوع دسته‌بندی مشتری دارید، می‌توانید برای هر کدام یک پرسونا ایجاد کنید.

رقابت را بررسی کنید.

وقتی که رقابت در شبکه‌های اجتماعی روی می‌دهد، رقابت می‌تواند به شما در مورد آنچه که مفید واقع می‌شود و یا نه.

زمانی که از شبکه‌های اجتماعی، استفاده می‌کنید، فضای رقابتی و رقبای شما مشخص می‌کنند که چه استراتژی شبکه‌های اجتماعی مفید واقع می‌شود و کدام یک چندان موثر نیستند.

علاوه بر این، رقبا مشتریان شما را هدف قرار می‌دهند. اگر شما رقابت خود را نادیده بگیرید. فرصت فوق‌العاده‌ای جهت یادگیری در زمینه موفقیت و اشتباهات خود از دست می‌دهید.

جهت تحلیل رقبا، باید سه یا چهار مورد از رقبای خود را انتخاب کنید. آیا رقبای شما شبکه‌های اجتماعی فعالی دارند؟ محتوای شبکه‌های اجتماعی آن‌ها را مطالعه کنید و ببینید که لحن محتوای آن‌ها چگونه است. آیا لحن خنده‌دارند یا جدی؟ از چه منابعی برای تولید محتوای خود استفاده می‌کنند؟ آیا آن‌ها در مورد محصول خود در درجه اول صحبت می‌کنند یا موارد دیگری را بیان می‌کنند سپس درباره محصول صحبت می‌کنند؟ آیا استراتژی شبکه‌های اجتماعی مدونی دارند؟

به عنوان مثال، اگر شما اقدام به فروش اسنوبوردها می‌کنید، رقبای شما در مورد نحوه عملکرد اسنوبرد خود صحبت می‌کنند و یا ویدئوهای شگفت‌انگیزی در مورد اسنوبرد ایجاد می‌کنید که فقط شامل محصولات می‌شود؟ باید استراتژی شبکه‌های اجتماعی رقیب خود را آنالیز و بررسی کنید مواردی مانند میزان تعامل کاربران، نظرات، تعداد به اشتراک گذاری و لایک در شبکه‌های اجتماعی چقدر است. بررسی رقبا به شما کمک می‌کند تا استراتژی شبکه‌های اجتماعی خود را بهتر تدوین کنید و مواردی را که نباید انجام دهید را درک کنید.

پیام‌های خود را توسعه دهید.

اکنون که شما ایده‌های خودتان را بر روی مشتریان در فضای رقابتی ایجاد کرده‌اید، الان زمان ایجاد پیام‌های شما است. این پیام‌ها شامل جزئیات نمی‌شود بلکه شامل پیام‌های کلیدی است که براساس شخصیت‌های مشتریان خود ایجاد کرده‌اید. در تدوین و ایجاد پیام‌ها باید خلاقیت کافی داشته باشید. دو یا سه پیام را انتخاب کنید، سپس به هریک از سطوح ارسال کنید تا بتوانید بازخورد هر بخش از کاربران را آنالیز و بررسی کنید.

هیچ مشکلی وجود ندارد که برخی ایده‌های موفق رقبا را عملی کنید ولی باید توجه داشته باشید که این پیام‌ها باید منحصر به فرد و متناسب با جامعه هدف شما باشد. پیام‌ها و محتواهای تولید شده در رسانه‌های اجتماعی باید هیجان‌انگیز باشه نه خسته‌کننده و ملال آور.

استراتژی‌های شبکه‌های اجتماعیکانال‌های ارتباطی خود را انتخاب کنید.

تمام شبکه‌های اجتماعی مشابه هم نیستند. شما باید شبکه‌ اجتماعی مناسب با کسب‌وکار خود را انتخاب کنید تا بتوانید محصول یا خدمات خود را به فروش برسانید.

به عنوان مثال LinkedIn یک پلت فرم خوب برای فروش کسب و کار به کسب و کار است در حالی که Pinterest ممکن است بهتر باشد اگر شما در کسب و کار مد است. برخی از این کانال ها هنگامی که شما به رقبای خود نگاه می کنید آشکار می شوند اما ببینید که آیا کانال های مربوطه نادیده گرفته شده اند یا خیر.

شما همچنین باید نفوذگران را شناسایی کنید که می توانند به مخاطبان مورد نظر خود برسند. وبلاگنویسان خوب سطح بالای اعتماد به خوانندگان خود را اداره می کنند و در ایجاد شعاری در اطراف نام تجاری شما ضروری هستند. وقت بگذارید تا مناسب ترین وبلاگنویسان را هدف قرار دهید – سایت هایی مانند مین، Tomoson می توانند به شما در انجام این کار کمک کنند.

به عنوان مثال لینکدین یک پلتفرم مناسب برای کسب‌وکارهای B2B است این در حالی است که اینستاگرام مناسب کسب‌وکارهایی است که محتوای تصویری زیادی دارند و اقدام به فروش محصولات متنوع می‌کنند و در زمینه مد فعالیت می‌کنند. شما با بررسی رقبا علاوه بر شناسایی شبکه‌های اجتماعی متناسب با کسب‌وکار خودتان می‌توانید استراتژی شبکه‌های اجتماعی آن‌ها را نیز آنالیز کنید. با بررسی رقبا متوجه می‌شوید که چه نوع شبکه‌‎های اجتماعی را در اولویت کاری خود باید قرار دهید. البته برخی از شبکه‌های اجتماعی مورد توجه کافی قرار نگرفته‌اند.

هم‌چنین شما باید اینفلوئنسرها را نیز شناسایی کنید. آن‌ها می‌توانند به شما در رسیدن به اهداف بازاریابی کمک کنند. همکاری با وب‌لاگ‌نویسان حرفه‌ای سبب  ایجاد اعتماد خوانندگان به برند شما می‌شود. زمانی را صرف یافتن بهترین وب‌لاگ‌نویسان حرفه‌ای بکنید.

برنامه‌ محتوایی و استراتژی شبکه‌های اجتماعی خود را ایجاد کنید.

در نهایت، شما باید یک طرح محتوایی قوی تهیه کنید که مواد جذابی را ارائه دهد. محتوا نیاز به هماهنگی با پیام کلی شما دارد و باید برای کانال‌های مورد استفاده شما مناسب باشد. این مورد بیشتر از دادن اطلاعات فنی محصول اهمیت دارد. در مورد چگونگی ارائه ارزش واقعی به مخاطبان خود فکر کنید. فقط به استفاده از یک رسانه اکتفا نکنید. شما می‌توانید ترکیبی از فیلم‌ها، راهنمایی‌ها، محتواهای تصویری و سایر انواع محتوا با مشتریان بالقوه خود ارتباط برقرار کنید. حضور شما در شبکه‌های اجتماعی باید به صورت مداوم باشد و مطالب به صورت منظم به اشتراک گذاشته شود.