کتاب‌ جامعه‌های استارتاپی

جامعه‌های استارتاپی: ایجاد یک اکوسیستم کارآفرینی در شهر شما

برد فلد بعد از فروش یک استارتاپ، به دنبال شهری کوچک و آرام برای زندگی به همراه همسرش بود. بعد از مدتی زندگی در شهر زیبا و کوهستانی بولدر، تصمیم گرفت بر فضای کار آفرینی شهر تاثیر بگذارد، او اولین کسی بود که یک اکوسیستم کارآفرینی , boulder thesis , ساخت. جامعه‌های استارتاپی در سراسر جهان از کشورهایی هم‌چون ایسلند گرفته تا شهرهای بزرگی در سراسر ایالات متحده مثل بولدر، بوستون، نیویورک، سیاتل و اوماها ظاهر شده‌اند.

کتاب جامعه‌های استارتاپی( ایجاد یک اکوسیستم کارآفرینی در شهر شما)، نتیجه آخرین تحقیقات در زمینه نوآوری و کارآفرینی است که تمرکز خاصی بر ساخت یک اجتماع با چنین محیطی داشته تا موجب رشد کسب‌وکارها شود.

برد فلد درکتاب جامعه‌های استارتاپی بر تکیه بر تجربه بیش از بیش از بیست ساله خود در زمینه کارآفرینی، قواعدی را برای تشکیل اجتماع کارآفرینی را بیان می‌کند که همین موضوع سبب می‌شود که این کتاب به عنوان یک راهنما در این زمینه به کار رود.

استارتاپ‌ها هسته همه کارهای ما را تشکیل می‌دهند

در کتاب جامعه‌های استارتاپی رویکرد به وجود آمدن جامعه استارتاپی بیان شده است. جامعه‌های استارتاپی، همه جا در حال ظهور هستند و دیگر به مناطق معروف و پرسابقه مثل دره سیلیکون محدود نمی‌شود.

جامعه استارتاپی در هر شهری می‌تواند به وجود آید و این جوامع آینده اقتصادی و پیشرفت هر منطقه، شهر، کشور و جامعه‌ای را تضمین می‌کند. این کتاب نحوه ساختن و حفظ جامعه‌های استارتاپی در طول زمان را به صورت نظری و عملی نشان می‌دهد.

برای نمونه بولدر ۵ جامعه استارتاپی در زمینه‌های نرم افزار و اینترنت، زیست فناوری، فناوری‌های تمیز، مواد غذایی طبیعی و سبک‌های زندگی سالم دارد. این پنج جامعه به صورت موازی یکدیگر وجود دارند.

جامعه‌های استارتاپی برد فیلدنظریه بولدر

در کتاب جامعه‌های استارتاپی برد فلد براساس تجربه خود در بولدر، یک نظریه جدید را پیشنهاد می‌دهد و آن را نظریه بولدر می‌نامند. این نظریه چهار مولفه اصلی دارد:

کارآفرینان باید رهبران جامعه استارتاپی باشند.

رهبران باید تعهد بلند مدت داشته باشند.

هرکسی که بخواهد عضوی از جامعه باشد باید بتواند در آن مشارکت داشته باشد.

جامعه استارتاپی باید فعالیت‌های مستمر داشته باشد که از تمام پشته کارآفرینی بهره می‌برد.

مشارکت‌‌کنندگان در جامعه استارتاپی

رهبران جامعه استارتاپی باید کارآفرین باشند. سایر افراد حاضر در جامعه، تنها آن را تغدیه می‌کنند. هر دو گروه نقش‌های مهمی را به عهده دارند ولی نقش‌های آن‌ها متفاوت است.

کارآفرینان

رهبران یک جامعه استارتاپی باید کارآفرین باشند. این افراد باید تعهد بلند مدت نسبت به جامعه خود داشته باشند.

هر کسی که می‌خواهد در این جامعه حضور داشته باشد باید اجازه ورود بدهند و باید حضوری فعال و فیزیکی در این جامعه داشته باشند.

رهبران کارآفرین، کاریزماتیک هستند. افراد می‌خواهند که در کنار آن‌ها باشند و از بودنشان الهام بگیرند.

دولت

موانعی وجود دارد که افراد حاضر در سازمان‌های دولتی باید بر آن‌ها غلبه کنند تا بتوانند در جامعه استارتاپی مفید باشند.

دولت‌ها دیدگاه بلند مدت ندارند و به طور معمول چرخه‌هایی کمتر از چهارسال را طی می‌کنند.

همه می‌دانند که دولت‌ها می‌توانند فعالیت‌های تجاری را کند کنند. از ساده‌ترین کارهایی که ممکن است دولت‌ها در این زمینه انجام دهند می‌توان فعالیت‌های نظارتی بازدارنده، وضع قانون‌های مالیاتی بازدارنده و ایجاد قانون‌های ساختمان سازی را نام برد.

دولت‌ها با فلسفه حمایت به وجود آمده‌اند. دولت‌ها می‌توانند به رشد جامعه استارتاپی کمک کنند ولی این کار باید در نقش حمایت کننده باشد و نه در نقش رهبر.

دولت می‌تواند نقشی سازنده در جامعه‌های استارتاپی بازی کند. تکیه دادن به دولت برای هدایت کردن یا تامین کردن منابع کلیدی لازم برای یک جامعه استارتاپی کاری اشتباه است.

دانشگاه‌ها

جامعه استارتاپی نباید به دانشگاه وابسته باشد بلکه دانشگاه باید به عنوان تغذیه کننده برای جامعه استارتاپی باشد.

دانشگاه‌ها پنج منبع مرتبط با کارآفرینی در اختیار دارند که شامل همه دانشجوها، استادان، آزمایشگاه‌ها، برنامه‌های کارآفرینی و دفترهای انتقال فناوری هستند.

تربیت دانشجوها اولین و مهم‌ترین خدمتی است که دانشگاه‌ها به جامعه استارتاپی می‌کنند.

دانشگاه‌ها در نقش تغذیه کننده می‌توانند تسهیل کننده بزرگی برای فعالیت‌های کارآفرینی باشد.

سرمایه‌گذارها

تفاوت‌های زیادی بین سرمایه گذاران و خیرها وجود دارد. برای مثال سرمایه‌گذاران VC با هدف سرمایه‌گذاری و ایجاد سود برای خود و سرمایه‌گذاران خود به وجود می‌آیند ولی خیرها ممکن است علاوه بر هدف اقتصادی، انگیزه‌های دیگری نیز از سرمایه‌گذاری داشته باشند.

منتورها

منتورها کارآفرینان یا سرمایه‌گذارانی هستند که زمان، انرژی و دانش خود را در جوامع استارتاپی صرف می‌کنند.

مشاورها و منتورها با هم متفاوت هستند. مشاور کسی است که رابطه اقتصادی با شرکت دارد ولی مربی چنین رابطه‌ای را دارا نیست. منتور، بدون وجود اهداف و نتایج اقتصادی شخصی به استارتاپ‌ها کمک می‌کند. این افراد معتقدند که با کمک کردن به دیگران به طریقی به خود نیز کمک می‌کنند ولی انتظارات از قبل مشخصی ندارند.

خدمت‌دهندگان

در هر جامعه استارتاپی، خدمات دهندگانی مانند وکیل‌ها، حسابدارها، مراکز کاریابی، مشاوران  بازاریابی و قراداد نویسی حضور دارند که به روش‌های مختلف به استارتاپ‌ها کمک می‌کنند. برخی از این خدمت‌دهنده‌ها شرکت‌های بزرگ هستند و برخی دیگر مشاوران حقیقی به حساب می‌آیند.

شرکت‌های بزرگ

دو مورد از اصلی‌ترین فعالیت‌هایی که شرکت‌های بزرگ می‌توانند برای جامعه استارتاپی انجام دهند شامل این موارد است: ۱- ایجاد فضا و منابع برای استارتاپ‌های کوچک ۲- ایجاد برنامه‌هایی برای تشویق استارتاپ‌ها به تاسیس شرکت‌های تکمیل کننده اکوسیستم شرکت‌های بزرگ.

ویژگی‌های رهبری در جامعه‌های استارتاپی

رهبران در جامعه‌های استارتاپی باید از ورود دیگران به جامعه حمایت کنند هر کسی با هر سطح تجربه، آموزش، قومیت و دیدگاهی باید بتوانند در صورت تمایل خود، در جامعه استارتاپی مشارکت کنند.

رهبران باید سایر اعضای جامعه را که تمایل به رهبری دارند را بپذیرند. رهبر در جامعه به کارهایی بستگی دارد که فرد انجام می‌دهد و براساس رای گیری نیست.

رهبران باید در چند سطح روی مربی‌گری تمرکز نمایند. آن‌ها باید مربی دیگر رهبران باشند و با هر کسی که می‌خواهد در جامعه استارتاپی نقش رهبری داشته باشند همکاری نمایند. ‌آن‌ها باید مربی سایر کارآفرینان باشند و به‌خصوص آن‌هایی را که به تازگی شروع به کار کرده‌اند آموزش دهد.

فعالیت‌ها و برنامه‌ها

رویدادها و برنامه‌های مختلف مرتبط با کارآفرینی تاثیر عمیق و مفیدی بر اکوسیستم دارد. چون هر یک از این رویدادهای برگزارشده تلاش متفاوتی است. تاثیر تجمیع‌شده این رویدادهای هرچند کوچک سبب ایجاد پایگاه قدرتمندی می‌شود که جامعه استارتاپی براساس آن ساخته می‌شود.

شتاب‌دهنده‌ها و مراکز رشد

شتاب‌دهنده‌ها و مراکز رشد، ویژگی‌های مشترکی با هم دارند البته تفاوت‌های زیادی نیز با هم دارند.

مرکزهای رشد با هدف حمایت از توسعه اقتصادی به وجود آمده‌اند. این مرکزها به کارآفرینان فضای اداری، زیرساخت و مشاوره می‌دهند و در ازای آن هزینه‌ای دریافت می‌کنند یا با شرکت شریک می‌شوند. مرکزهای رشد به طور معمول هدف تجاری ندارند و به یک دانشگاه متصل هستند.

نقش دانشکده‌ها

دانشگاه‌ها بخش مهم و مفیدی از جامعه استارتاپی هستند. آن‌ها تغذیه کننده به حساب می‌آیند و حداقل توانایی‌شان وارد کردن مجموعه‌ای از افراد جدید به جامعه استارتاپی است.

دانشگاه‌ها یک ارزش کلیدی برای جامعه استارتاپی دارند و آن هم تحویل دادن افراد مستعد است. در هر صورت اگر جامعه استارتاپی بتواند به سادگی با دانشجوها ارتباط برقرار کند هم دانشگاه و هم جامعه سود می‌برد.

تقابل کارآفرینان و دولت

دولت مجموعه‌ای از مردم است. بسیاری از آن‌ها نیت‌های خوبی دارند ولی اغلب در زمینه کارآفرینی، هیچ سر رشته‌ای ندارند.

رویکرد پایی به بالا در مقابل رویکرد بالا به پایین

کارآفرینان از پایین به بالا و دولت، از بالا به پایین کار می‌کنند. وقتی که کارآفرینان، شرکتی را تاسیس می‌کنند یک تنه همه کارها را انجام می‌دهند. دولت برعکس است. سلسله مراتبی دارد که به خوبی تعریف شده است، زیر ساخت دارد و کارکنانی که علی‌رغم رفتن حکومت قدیم و روی کارآمدن حکومت جدید، همچنان سر پست‌شان می‌مانند و قوانین صریحی دارند که افراد را ملزم به رسیدگی به کارها می‌کند.

خرد در برابر کلان

کارآفرینان اغلب بر خرد تمرکز دارند، یعنی چیزهای مشخصس که باید انجامشان داد یا چیزهایی که تاثیرگذار خواهند بود. برعکس، دولت بر کارهای کلان تمرکز دارد.

رازهای جامعه استارتاپی

امروزه در نقاط مختلف دنیا افراد درصدد ایجاد جامعه استارتاپی برای شهر خود هستند. البته چند افسانه در ایجاد جامعه استارتاپی هستند:

ما باید شبیه دره سیلیکون باشیم:

ما به سرمایه‌گذاری محلی بیشتری نیاز داریم: با تلاش برای ساخت دره سیلیکون بعدی، در واقع دارید وقت خود را هدر می‌دهید. برای سیلیکون ولی شدن عوامل زیادی تاثیرگذار است.

برخی افراد خیال می‌کنند که شرکت‌های سرمایه‌گذاری علت وجود جوامع استارتاپی هستند. این طرز فکر، سست عنصر و راحت‌طلب‌اند که مانع پیشرفت و توسعه کلان، به خصوص در جوامع استارتاپی تازه تاسیس و نیز شرکت‌های در حال شکل گیری می‌شود.

سرمایه‌گذاران خیر باید سازمان‌دهی شوند

بسیاری از خیرین، همان کارآفرینان سابق هستند. آن‌ها ناشکیبا و خودرای هستند و اغلب هم عشق زیادی به مستقل عمل کردن در سرمایه‌گذاری دارند. برای چنین افرادی، انتظار کشیدن برای این که یک گروه خیر به یک تصمیم مشترک و واحد برسد خیلی طاقت فرسا باشد، به خصوص وقتی که تشخیص می‌دهید که سرمایه‌گذاری مرحله اولیه، به جای اینکه تجربی باشد غریزی است و گروه‌ها می‌توانند به اعتدال روی بیاورند و در مورد سرمایه‌گذاری‌های پرخطر و نامعقول، تعلل به خرج دهند.

کتاب جامعه‌های استارتاپی( ایجاد یک اکوسیستم کارآفرینی در شهر شما) توسط علی‌رضا کاظمی نیا، احمد ورد، محمدعلی زاهدی و به همت تیم اصفهان پلاس و توسط تیم آقای مترجم و تیم نشریار به چاپ رسیده است.