اگر اهل خواندن کتاب‌های حوزه‌ی کسب وکار و استارت‌آپ باشید، مطمئنا اریک ریس نویسنده‌ی یکی از محبوب‌ترین کتاب‌های منتشر شده در سال‌های اخیر را می‌شناسید. اریک ریس کارآفرین و نویسنده‌ی نیویورک تایمز است که با کتاب لین استارت‌آپ خود بیش از پیش مشهور شد. کتاب او بیش از یک میلیون نسخه فروش داشته است و تاکنون به سی زبان دنیا ترجمه شده است.
ریس یکی از نویسنده‌های خاص و غیرمعمول است که می‌توان وی را ترکیبی از شخصیت‌های تئوریسینی و متخصص دانست و همین موضوع نیز به جذابیت بیشتر فعالیت‌های او منجر می‌شود. کتاب‌های او اغلب حاصل تجربیات او به عنوان یک کارآفرین حوزه‌ی تکنولوژی و هم‌چنین سمت مشاوره‌ای او در بسیاری از بهترین استارتآپهای دنیاست (بسیاری از آن‌ها جزو ۱۰۰ استارت‌آپ برتر فورچون بوده‌اند).
کتاب اول او که در مورد لین استارت‌آپ بود، مفاهیمی هم‌چون نمونه‌ی اولیه (MVP)، آزمون و بهبود محصول مطرح شد. او استارت‌آپ را یک موسسه‌ی انسانی تعریف می‌کند که در یک محیط غیرقطعی فعالیت دارد. کتاب او کلیه‌ی مفاهیم حوزه‌ی استارت‌آپ را تغییر داده و به شیوه‌ای جدید مطرح ساخت.
همین موارد باعث شده که کتاب جدید اریک ریس با استقبال بسیار شدیدی مواجه شود. او در کتاب جدیدش در مورد این موضوع صحبت می‌کند که چگونه می‌توان تفکر استارت آپی یا اصول استارت‌آپ ناب را به سیستم‌های پیچیده و خسته‌ی شرکت‌های بزرگ منتقل کرد.
چگونه می‌توان یک سازمان بزرگ را با تفکر استارت آپی ادغام کرد؟
از نظر اریک ریس برای این‌که سازمان‌های کنونی که فضایی ایستا و بی‌روح دارند به شکل استارت‌آپ‌ها درآیند، تنها کافیست ۴ کار انجام دهند. این ۴ مورد هسته‌ی اصلی کتاب جدید اریک ریس محسوب می‌شوند.
۱) مدل استارت‌آپ ناب را به خوبی بدانند
اولین توصیه‌ی اریک ریس به سازمان‌ها اینست که با مفهوم و مدل استارت‌آپ ناب آشنا باشند. آن‌ها باید بدانند MVP چیست و چرا باید از آن استفاده کنند؟ آن‌ها باید نسبت به تجربه محوری یا آزمون، خطا و یادگیری متعهد شوند تا بتوانند سازمان‌هایی پویا و رو به جلو همانند استارت‌آپ‌ها داشته باشند.
شما می‌توانید از این لینک راجع به استارت‌آپ ناب بیشتر بخوانید.
۲) تیم مدیریتی متعهد و علاقه‌مند به تغییر باشند
تیم مدیریتی باید به کاملا بر مفهوم کارآفرینی و اجرای یک برنامه‌ی مدیریت تغییر متعهد باشد. در چنین شرایطی آن‌ها تلاش خواهند کرد تا بیشتر از فعالیت‌های انبوه بر آموزش کارکنان و بهبود فرآیندهای کاری تمرکز کنند.
۳) نهادینه کردن کارآفرینی در یک تابع خطی جداگانه
اریک ریس معتقد است، همانند دپارتمان‌های منابع انسانی، مالی، خرید و فروش باید یک دپارتمان مخصوص نیز برای کارآفرینی شکل گیرد. وظیفه‌ی این بخش تقلید فعالیت‌های استارت‌آپی و برنامه‌ریزی برای یکپارچه کردن آن‌ها در سازمان است. هم‌چنین اصلی‌ترین وظیفه‌ی این دپارتمان آموزش مداوم کارکنان است.
۴) تغییر فرآیندهای یک شرکت با آزمایش و تکرار
اریک ریس معتقد است سازمان‌ها باید همه‌ی فعالیت‌های خود را از روی علم و آگاهی انجام دهند، هرگز آزمون و خطا را متوقف نکنند و مدام به سمت بهبود حرکت کنند.
تفکر استارت آپی:تئوری مدیریت اریک ریس
سازمان‌های جدید باید ترکیبی از شیوه‌های مدیریت عمومی(سمت چپ در تصویر زیر) و شیوه‌های مدیریت تجربی(سمت راست) باشند. در واقع، آن‌ها باید حالت سلسله مراتبی سازمان‌های سنتی را با حالت تیمی و فعالیت‌های استارت‌آپ ناب ترکیب کنند.
مدیریت تجربی باید همانند فنری به بخش‌های مختلف مدیریت عمومی پیچیده شود.
از نظر اریک ریس لازم نیست تغییرات بسیار گسترده‌ای در سیستم مدیریت عمومی اعمال شود. تنها کاری که باید انجام شود اینست که سیستم تولید ناب را به سازمان‌ها اضافه کرد همانند سیستم تولید تویوتا(TPS) که مادر تمامی جنبش‌های ناب و چابکی است. در تولید ناب همه چیز به کارایی(انجام دادن درست کارها) بستگی دارد. در واقع، قبل از انجام کارها باید تعیین کنیم که چه کارهایی درست هست و چه کارهایی نه! این کارهای درست تنها با آزمایشات و تحقیقات مشتری‌محور شناسایی می‌شوند. این دقیقا چیزی است که روش استارت‌آپ ناب پیشنهاد می‌کند.
بنابراین از نظر اریک ریس سازمان باید براساس مدیریت تجربی اداره شود، اما تیم مدیریت ارشد بر پایه‌ی چشم‌انداز، هدف، تمرکز، آزمون و خطا و تفکرات بلندمدت عمل کنند. این‌ها منجر به بهبود مداوم خواهند شد و ارزش‌های مشترکی را بین افراد سازمان به ارمغان خواهد آورد.
آن‌چه که دیگران راجع به این کتاب می‌گویند
می‌توان گفت از زمانی‌که مشخص شد اریک ریس در حال نوشتن این کتاب است، افراد بسیاری منتظر آن بودند.
تیم اورئلی می‌گوید کتاب مسیر استارت‌آپی ابزاری است که هر کسب وکاری به آن نیاز دارد تا کارآفرینانه‌تر و کارآمدتر عمل کند.
رشما ساجانی بنیانگذار Girls who code معتقد است کتاب مسیر استارتآپهای اریک ریس چشم‌انداز جدیدی ارائه می‌دهد و نشان می‌دهد که یک سازمان مدرن باید چگونه باشد. با این‌که کتاب جدید اریک ریس نیز با استقبال بسیار زیادی مواجه شده است، اما هنوز هم برخی انتقادات به آن وارد است، مثل همه‌ی کتاب‌های بیزنسی دیگر.
نقدهای نوشته شده بر کتاب The Startup Way
با این‌که به نظر می‌رسد پشت نوشته‌های این کتاب یک ذهنیت قدرتمند و تجربه وجود دارد، اما برخی انتقادات نسبت به آن صورت گرفته است که ما در ادامه برخی از آن‌ها را یادداشت می‌کنیم:
اریک ریس معتقد است آزمایش و تحقیقات علمی موتور محرکه‌ی تفکر استارت آپی ناب است، کارشناسان معتقدند این دقیقا همان اصولی است که فردریک تیلور در سال ۱۹۱۱ در کتاب مدیریت علمی خود عنوان کرد. در حالی که ریس می‌گوید باید مدیریت را با تجربه و یک چرخه‌ی ناب متفاوت درآمیزیم، اما هنوز یک مشکل اساسی وجود دارد و آن هم اینست که چگونه می‌توان سلسله مراتب را با عدم قطعیت ترکیب کرد؟ در این کتاب هیچ پاسخی برای آن مطرح نشده است.
هم‌چنین کارشناسان معتقدند ۴ مرحله‌ای که ریس در تفکر استارت آپی برای حرکت به سمت تغییر ارائه کرده، دقیقا همان مراحلی هستند که برنامه‌های تغییر به آن‌ها اشاره دارند. آن‌ها این می‌گویند این روش نیز همانند روش‌های دیگر فقط یک برنامه است و هیچ چیزی نمی‌تواند امکان‌پذیر بودن آن را اثبات کند
