ایده های استارتاپی

ایده‌ های استارتاپی موفق از کجا نشات می‌گیرند؟

یکی از دغدغه‌های بسیار بزرگ افرادی که می‌خواهند کسب‌وکار نوآورانه و جدیدی را راه‌اندازی کنند، اینست که چگونه ایده های استارتاپی خوبی پیدا کنند. هیچ‌کسی با تلاش و فکر کردن نمی‌تواند به یک ایده‌ی جذاب دست پیدا کند. ایده‌ها از مشکلات نشات می‌گیرند، مشکلات اساسی که یک فرد یا اطرافیانش با آن مواجه هستند.

بهترین ایده های استارتاپی در سه چیز مشترک هستند: آن‌ها ایده‌هایی در حوزه علایق بنیانگذاران هستند، خود بنیان‌گذاران می‌توانند آن را بسازند، آن ایده‌ها برای مردم ارزشمند هستند. در ادامه چند فاکتور بسیار مهم برای یافتن ایده های استارتاپی خوب را که ترجمه‌ای از وبلاگ پائول گراهام است، می‌خوانید.

مشکل

به نظرم این مسئله‌ی بسیار واضحی است، هر کسب‌وکاری باید یک مشکل را حل کند و یا یک نیاز را برطرف سازد. چرا که اگر این‌گونه نباشد،هیچ نیازی به آن وجود ندارد. اما بسیاری از استارت‌آپ‌ها این اشتباه را مرتکب می‌شوند و روی ایده‌هایی سرمایه‌گذاری می‌کنند که هیچ ارزشی ارائه نمی‌کند.

پائول گراهام در این مورد از تجربه‌ی خود در سال ۱۹۹۵ می‌گوید، او در آن سال شروع به راه‌اندازی یک گالری هنری آنلاین کرده‌ است. اما گالری‌ها نیاز و علاقه‌ای به آنلاین شدن نداشتند. اما او شش ماه از زمانش را صرف آن ایده کرده است. بنابراین معتقد است باید قبل از راه‌اندازی استارت‌آپ باید یک مشکل واقعی را شناسایی کرد.

برای پیدا کردن نیاز واقعی باید با مردم صحبت کرد، اما در بسیاری از مواقع مردم شما را گمراه خواهند کرد، بنابراین باید دقت کافی داشت. به عنوان مثال، مردم به شما نخواهند گفت که “من از آن استفاده نمی‌کنم”، بلکه احتمالا خواهند گفت، “به نظرم افراد بسیار زیادی باشند که از آن استفاده می‌کنند.” “من پول ندارم، شاید اگر پول‌دار بودم، من هم از آن استفاده می‌کردم” و هزاران هزار بهانه‌ی دیگر.

نیاز

هنگامی‌که یک استارت‌آپ راه‌اندازی می‌شود، باید حداقل افرادی باشند که در همان لحظه آن محصول یا خدمات را بخواهند. شما نباید روی افرادی که می‌گویند ممکن است یک روز از سرویس شما استفاده کنند، حساب باز کنید.

معمولا گروه اول تعدادشان خیلی کم است. اگر چیزی وجود داشته باشد که تعداد زیادی از مردم به آن نیاز داشته باشند، مطمئنا قبلا ساخته شده است. به عبارت ساده‌تر، اگر شما دو ایده با شرایط زیر داشته باشید، حتما دومی را انتخاب کنید.

  • می‌توانید چیزی بسازید که تعداد بسیار زیادی از مردم آن را می‌خواهند.
  • می‌توانید چیزی بسازید که تعداد کمی از مردم شدیدا آن را می‌خواهند.

اکثر ایده‌هایی که ویژگی دوم را داشته باشند، به استارت‌آپ‌های موفقی تبدیل خواهند شد. بنابراین می‌بایست به جای این‌که دنبال چاله‌های بزرگ باشید،  چاله‌های عمیق را بیابید.

همه‌ی ایده‌های خوب این ویژگی را دارا هستند. به عنوان مثال، فیسبوک یک ایده‌ی خوب بود، چرا که دانشجویان هاروارد خواستار آن بودند. فیسبوک یک ایده‌ی خوب بود، چرا که از یک بازار کوچک آغاز شد و سریعا توسعه پیدا کرد. دانشگاه‌ها مشابه هم هستند، اگر فیسبوک در هاروارد محبوب است، احتمالا در همه‌ی دانشگاه‌ها محبوب خواهد بود.

مهارت

اگر نگاهی به ایده های استارتاپی موفق بیندازید متوجه می‌شوید که اکثر بنیانگذاران مهارت‌هایی در حوزه‌ی کاری که انجام می‌دهند، دارند. چرا مارک زاکربرگ توانست فیسبوک را راه‌اندازی کند؟ چون ۴ سال قبل از این‌که وارد دانشگاه هاروارد شود، کامپیوتر داشت و از آن استفاده می‌کرد. او راحت‌تر می‌توانست کشف کند که چه چیزی برای آن‌هایی که تازه وارد دنیای آنلاین می‌شوند، جذابیت خواهد داشت.

بیایید این موضوع را به نحوی دیگر بررسی کنیم. شما فردی آگاه در زمینه‌ی استارت‌آپ‌ها هستید. در این‌صورت بارها اتفاق خواهد افتاد که ایده‌ای به ذهن شما خطور خواهد کرد، آن را در ذهن خود مرور می‌کنید تا مطمئن شوید که یک ایده‌ی خوب باشد و ارزش سرمایه‌گذاری هزینه و زمان را داشته باشد. اما اگر شما یک برنامه‌نویس باشید، به جای فکر و مرور پی در پی، خواهید گفت: همین امشب نسخه‌ی اولیه‌ی آن را ایجاد می‌کنم تا ببینم امکان‌پذیر است یا نه؟

البته که داشتن مهارت برنامه‌نویسی برای بنیان‌گذار یک استارت‌آپ ضروری نیست، بسیاری از مشهورترین کارآفرینان مثل جف بزوس این مهارت را ندارند و علاقه‌ای هم به آن ندارند، اما اگر این مهارت را داشته باشید، یک مزیت بزرگ برای شما به حساب می‌آید.

در آینده زندگی کنید. سعی کنید از جدیدترین و بروزترین اخبار آگاه باشید و از بهترین محصولات استفاده کنید تا نیازهای بعدی را شناسایی کنید. همزمان روی مهارت‌هایی که فکر می‌کنید خیلی سریع به آن‌ها نیاز خواهید داشت، تمرکز کنید.

دقت

مطمئن باشید هنوز هم می‌توان سرویس‌هایی را کشف کرد که مردم بعد از مدتی استفاده از آن با خود بگویند “قبل از این محصول من چه کار می‌کردم؟” تنها راه اینست که دقت خود را بالا ببرید.

مدام از خود سوال کنید. چرا صندوق ایمیل من اینقدر پر هست؟ به خاطر که شما ایمیل زیادی دریافت می‌کنید یا به خاطر این‌که وقت ندارید ایمیل‌های بد را حذف کنید؟ آیا اصلا صندوق ایمیل به اندازه‌ی کافی کارایی دارد؟ چه مشکلاتی هست که باید حل شود؟

اگر چیزی شما را آزار می‌‌دهد، شاید برای بسیاری از افراد دیگر نیز آزاردهنده باشد. از کنار مسائل به سادگی عبور نکنید.

یک استارت‌آپ جالب تنها به این خاطر ایجاد شد که فردی فلشش را فراموش کرده بود و به فایلی که داخل فلش بود، شدیدا نیاز داشت. او کاری کرد که هر کسی بتواند به فایل‌های خود با یک پسورد از هر جایی دسترسی داشته باشد.

دانشگاه

اگر دانشجو هستید، چند توصیه برای شما داریم. به هیچ وجه زمان خود را صرف کلاس‌های آموزش کارآفرینی نکنید. هیچ چیزی مثل کارآفرینی و شروع به کار کردن نمی‌تواند به شما کارآفرینی را یاد دهد. به جای آن، زمان خود را صرف مهارت‌های کاربردی‌تر کنید.

اگر دانشجو هستید، بیشتر وقت خود را صرف بررسی ایده‌ها بکنید. جستجو کنید و ببینید در سراسر جهان چه ایده های استارتاپی جذابی در حال اجرا است.

شما به هیچ وجه لازم نیست کلاس‌های بسیار زیادی شرکت کنید و بعد از آن شروع به کار کنید. پائول گراهام توصیه می‌کند کار خود را شروع کنید و موقع رسیدن به مشکلات می‌توانید به روش‌های ساده‌تری آن‌ها را حل کنید.

او می‌گوید افرادی که تحصیلات زیادی دارند و یا آن‌هایی که تلاش می‌کنند، ابتدا یاد بگیرند و سپس شروع کنند، معمولا محتاط‌تر از بقیه هستند و احتمال موفقیت‌شان نیز کمتر است.

رقبا

زمانی‌که شما یک ایده‌ی خوب به ذهن‌تان رسید، اغلب اولین چیزی که به ذهن‌تان می‌رسد، اینست که آیا کسی قبل از من به این ایده رسیده است یا نه؟ نگران این موضوع نباشید، ۱۰ دقیقه جستجو در اینترنت می‌تواند نگرانی شما را برطرف کند.

البته ممکن است ایده‌ی شما قبلا کار شده باشد، در چنین مواقعی باید رقیب خود را بررسی کنید و ببینید وضعیت آن چگونه است؟ به یاد داشته باشید یک ایده‌ خوب با رقیب بهتر از یک ایده‌ی ضعیف بدون رقیب است.

هم‌راستایی

اگر تحصیلات شما، مهارت‌ها و ایده‌ی شما هیچ ربطی به هم ندارند، بدانید یک جای کار ایراد دارید. ایده‌های موفق معمولا توسط افرادی ساخته می‌شوند که در آن ایده تخصص کافی را دارند. به عنوان مثال، اگر شما در حوزه‌ی پایگاه داده‌ها کار می‌کنید، باید ایده‌ای در همین حوزه داشته باشید.

باید از خود بپرسید که در شغلم چه مشکلی هست که تا به حال به آن توجهی نشده؟ و چرا؟

نتیجه‌گیری: یافتن ایده های استارتاپی خوب

پیدا کردن ایده های استارتاپی خوب، ایده‌هایی که واقعا دردی را دوا کنند، کار بسیار ظریف و سختی است. اما کافیست پشتکار لازم برای شروع استارت‌آپ تان را داشته باشید. امواج را دنبال کنید، مشکلات را بیابید، ایده‌ای در راستای تخصص خود پیدا کنید و همواره برای رشد مهارت‌های خود تلاش کنید.